سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یادمان شهدای والامقام چالکیاسر شهرستان لنگرود
خداوند ـ عزّوجلّ ـ، پیشه ورِ درستکار رادوست دارد . [امام علی علیه السلام]
 
 

روزنامه جمهوری اسلامی
06/02/1389
سرویس خبر: هنر و ادبیات
خنیاگر خزر در اقلیم شهود
تقدیم به روانشاد دکتر غلامرضا رحمدل



ما متصل به نام خدا ایستاده‏ایم
چون سرو سرفراز و رها ایستاده‏ایم
ما از شرنگ آتش میثاق سرخوشیم
در وادی الست و بلی ایستاده‏ایم
دکتر "رحمدل"، مردی که منهای القاب، باز هم بزرگ است، بزرگیش را می‏توان در کمال اخلاقی و رفتاری او مشاهده کرد. زمانی که پا به پای دلیر مردان ایران در جبهه‏های حق علیه باطل جنگید، بسیجی بود که عمر خود را صرف تعالی روحش کرد و عمر پربرکتش را به سخره نگرفت و لحظه‏ای را از دست نداد. به حق او ستودنی است. در آثار ادبی که با تشبیهات زیبا، بدیع و بکر خود اشعارش را مزین به مفاهیمی قابل تامل می‏کند آنگاه که می‏سراید:
بهار
با رویش پنجره‏ها آغاز می‏شود
واژه‏های باران
خاطرات خاک را ورق می‏زنند
رحمدل در حوزه تحقیق و در حوزه شعر نیز آثار مانایی را از خود بجا گذاشت. اگرچه وی در فروردین ماه و فصل بهار از میان ما رفت و به خزان نشست اما نگاه آدمی به ابعاد مختلف زندگی رحمدل و آثار ماندگارش به نوعی شکوفایی را به همراه دارد که این شکوفایی در آثار و بالندگی آن کاملا محسوس است.
آثار دکتر رحمدل در ابعاد مختلف تاریخی، حماسی، ادبی، علمی و پژوهشی گستردگی خاص خود را دارد و امروز نیز وظیفه سازمان‏ها و نهادهای فرهنگی، حفظ و نشر این آثار است تا به نسل‏های آتی سپرده شود.
صراحت لهجه دکتر رحمدل و شجاعت وی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی مثال زدنی بود. بنده در مقطعی از دانش‏آموزان شهرستان لنگرود بودم که ریاست اداره آموزش و پرورش این شهرستان به عهده آن روان‏شاد بود. در آن سالها که منافقین با اعلام درگیری مسلحانه، ناجوانمردانه نیروهای مومن و حزب‏الهی را ترور می‏کردند دکتر رحمدل محکم، بی‏ریا و بی‏هیچ ملاحظه در مقابل منافقین می‏ماند. نمونه‏ای از آن، سخنرانی کوبنده وی علیه منافقین در رابطه با ترور شهید ترابی در شهر کومله و محاکمه قاتلان این شهید جوان بود که مظلومانه توسط منافقین به شهادت رسید. سخنرانی‏های ایشان در شهرستان‏های شرق گیلان خصوصا لاهیجان و لنگرود به یادماندنی است.
مثنوی بلند "بیجار کار" با زبان گیلکی و آوای برخاسته روح و جان زن شالیکار و نیز غزل مانای دکتر رحمدل با نام "اقلیم شهود" ، تصویری زیبا از وی به یادگار گذاشته که رهبر معظم انقلاب در سفر خود در اردیبهشت سال 80 و دیدار با نخبگان استان گیلان با معرفی دکتر رحمدل ابیاتی از این غزل را قرائت نمودند.
باز از جبهه حق نعش شهید آوردند
ورقی پاره ز قرآن مجید آوردند
چاوشان حرم از علقمه خوزستان
جسم بی‏دست ابوالفضل رشید آوردند
و این یکی از ماندگارترین سرودهای وی است.
رحمدل از جمله شاعرانی بود که در درنگ لحظه‏ها، لحظه‏ای رنگ عوض نکرد!
گفتار و کردار او یکی بود. شاید بعضی از شاعران آنچه می‏سرایند از خود آنها جداست، اما نفس رحمدل تندیسی از سروده‏ها و گفته‏های خود او بود.
زبان نقد رحمدل نیز زیباست وقتی که می‏سراید:
رفتگران قدیمی
خاطرات شهیدان را
از حافظه دیوارها پاک می‏کنند
و...
اینجا هوا "سکنجبینی" است
و گلها یا بنفشه‏اند و سربه گریبان
یا ارغوان‏اند و خاموش
در واقع رحمدل به نحوی از زبان مردانی سخن گفت که امروز مثال وصیت نامه شهید باکری در آن سه دسته قرار گرفته اند. آنجا که مقتدرانه می‏سراید و شاید برخی این صراحت او را نمی‏پذیرفتند و برایشان غیرقابل تحمل بود:
پرونده جرم را حماسی نکنید
میراث شهید را سیاسی نکنید
او در واقع می‏خواهد زمینه‏های سیاسی را از آلودگی‏ها پاک کند.
آثار پژوهشی و تحقیقی زنده یاد استاد رحمدل از جمله تذکره شهدای کربلا حاصل سالها تحقیق وی در زمینه تاریخی حماسه کربلاست.
مجموعه "حماسه آب و حماسه عطش" نیز از جمله آثار عاشوراشناسی و "رنگ و درنگ آب" نیز یک اثر پژوهشی قرآنی است که با قلم دکتر رحمدل وارد بازار کتاب شده است.
حضور دکتر رحمدل در بسیاری از مجامع ادبی از اوایل پیروزی انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس و پس از آن از درخشش خاصی برخوردار است که بنده نیز به عنوان یک شاگرد در بسیاری از این همایش‏ها در کنارشان بودم.
تواضع و فروتنی ایشان در مقابل ایثارگران و خانواده معظم شهدا مصداق "رحماء بینهم" و همچنین جوش و خروش وی در مقابل دشمن و منافقین مصداق "اشداءعلی الکفار" بود.
دوستی می‏گفت: "در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی که در روزنامه جمهوری اسلامی مشغول به کار بودیم تنها شاعری که به نام خود اشعار و مقالات را علیه منافقین و سازمان‏های منحله و تروریست بیان می‏کرد و چاپ می‏نمود ایشان بود که این جرات را به خود می‏داد و در پایان سروده‏های کوبنده و حماسی خود می‏نوشت: "غلامرضا رحمدل شرفشادهی".
در پایان به دو خاطره از ایشان اشاره می‏کنم.
در زمان دفاع مقدس دی 1365 در پادگان حمیدیه اهواز نیروهای لشگر قدس گیلان آماده رفتن به عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه بودند. شب عملیات مداح گردان حمزه برادر کشاورز با شور و هیجان یکی از اشعار حماسی دکتر رحمدل را خواندند با این مضمون:
بجنگید بجنگید جوانان دلاور
بکوبید بکوبید سر بعثی کافر
این شعر چنان تاثیرگذار بود که هیجان وصف‏ناپذیری در رزمندگان گردان حمزه ایجاد کرد و نیروها با همان حال معنوی و حماسی وارد عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه و جزیره "بوارین عراق" شدند.
کسی می‏تواند چنین شعر حماسی بسراید که در آن فضای معنوی حضور داشته باشد.
و خاطره دوم فکر می‏کنم برمی‏گردد به سال 1383 و اولین همایش اهل قلم بسیج در تهران که به همراه روان‏شاد رحمدل از سوی روابط عمومی سپاه گیلان جناب سرهنگ یوسف نبی‏زاده و جناب فرامرز محمدی پور و تعدادی از نویسندگان و شاعران بسیجی حضور داشتیم. جوان شاعری که شعرش عنوان مقام برتر را در آن همایش کسب کرده بود به قرائت شعر خود پرداخت که با کمال تعجب دیدیم که شعر استاد رحمدل قرائت می‏شود. ما سه نفر فهمیدیم که سرقت ادبی رخ داده و دکتر رحمدل نیز می‏خندید و می‏گفت: "ما زنده‏ایم، شعرمان به سرقت می‏رود". البته اجازه نداد که اعتراضی صورت گیرد و نظرش این بود که برای فرد مذکور آبروداری شود. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل. در آن همایش، جناب آقای مرتضی سرهنگی از نویسندگان ادبیات پایداری از دکتر رحمدل به نیکی یاد کردند که باعث افتخار گیلانی‏ها بود.
روحش شاد یادش گرامی
*اسماعیل یکتایی لنگرودی


مدیر وبلاگ ::: چهارشنبه 89/2/8::: ساعت 1:11 صبح

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
.:: منوی اصلی ::.
.:: آمار بازدید ::.
بازدید امروز : 47
بازدید دیروز : 7
بازدید کل : 65465
.:: تا دیدار محبوب ::.
.:: درباره خودم ::.
یادمان شهدای والامقام چالکیاسر شهرستان لنگرود
مدیر وبلاگ
این وبلاگ برای آشنایی بیشتر با فرهنگ شهادت و ایثار و آشنایی با سیره ،روش ،زندگی ،زندگینامه و نکات مهمی از زندگی این شهیدان بزرگوار و همرزمان و فرماندهان آنان تهیه شده است.
.:: لوگوی وبلاگ من ::.
یادمان شهدای والامقام چالکیاسر شهرستان لنگرود
.:: لینک دوستان ::.
.:: لوگوی دوستان::.





.:: فهرست موضوعی ::.
.:: آرشیو شده ها ::.
.:: اشتراک در خبرنامه ::.
 
.:: طراح قالب::.
مرکز نشر فرهنگ شهادت
مرکز نشر فرهنگ شهادت شیراز
مرکز نشر فرهنگ شهادت